روایت پدری که با همت پزشکان و همراهی سازمان داوطلبان هلال‌احمر دوباره جان گرفت:

نبض امید با دارویی ۵۹ میلیونی

پدری ۷۴ ساله سه سال است که با سرطان خون دست و پنجه نرم می‌کند. شیمی‌درمانی برای او بی‌ثمر بود اما دارویی گران‌قیمت امید تازه‌ای به زندگی‌اش بخشید. حالا هزینه‌های سرسام‌آور این دارو تنها با یاری سازمان داوطلبان هلال‌احمر و همراهی خیرین تا حدی قابل‌تحمل شده است.

به گزارش روابط عمومی سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر؛ سه سال است که زندگی خانواده‌ای درگیر بیماری سختی شده؛ سرطان خون، بیماری خاموشی که به‌یکباره آرامششان را ربود. پدر خانواده، ۷۴ ساله‌ای است که روزگاری پرجنب‌وجوش و پرتلاش بود اما حالا تمام نگاه‌ها به دست‌های پزشکان و داروهایی دوخته شده که می‌توانند ادامه زندگی او را تضمین کنند.

شیمی‌درمانی، نخستین راه نجات او بود؛ اما درمان‌های اولیه جواب نداد و امیدها در حال رنگ باختن بود. درست در همین روزهای تلخ، دارویی جدید تجویز شد؛ دارویی که اگرچه بهایش سرسام‌آور است، اما معجزه‌وار به بدن بیمار پاسخ داد. بهبودی آرام‌آرام خود را نشان داد و خانواده نفسی تازه کشیدند. اما قیمت دارو چیزی نبود که به‌سادگی بتوان با آن کنار آمد.

این دارو هر عدد ۵۹ میلیون تومان قیمت دارد. پدر خانواده روزگاری مجبور بود هفته‌ای سه عدد از آن استفاده کند و همین هزینه‌ها را غیرقابل‌تصور می‌کرد. خوشبختانه امروز روند درمان بهتر شده و نیاز او تنها به سه عدد در ماه کاهش یافته است. اما حتی این حجم از دارو نیز هزینه‌ای بیش از 2 میلیارد تومان در سال بر جای می‌گذارد؛ رقمی‌که برای هر خانواده‌ای کمرشکن است.

با وجود همه تلخی‌ها، یک نکته در روایت این خانواده روشن و پررنگ است: مهربانی. تیم درمانی با تمام توان در کنار بیمار ایستاده‌اند و در سوی دیگر، سازمان داوطلبان هلال‌احمر با دست‌های سخاوتمندش بخشی از بار سنگین هزینه‌ها را بر دوش گرفته‌اند.

خانواده از مسیر یکی از مددجوها با سازمان داوطلبان هلال‌احمر آشنا شدند. همان جایی که برای نخستین بار درهای امید دوباره گشوده شد. سال گذشته، زمانی که هزینه دارو به ۳۰۰ میلیون تومان رسید، هلال‌احمر با تأمین ۱۶ میلیون تومان به یاری آن‌ها شتافت. امسال نیز که بهای دارو به ۴۷۲ میلیون تومان رسیده است، ۷۰ میلیون تومان از سوی سازمان داوطلبان تأمین شد تا باری از دوش این خانواده برداشته شود.

هرچند هنوز راه دشواری پیش روی آنان قرار دارد، اما همین کمک‌ها برایشان معنایی عمیق‌تر از پول دارد؛ معنای همدلی، همراهی و زنده شدن امید. پسر خانواده می‌گوید: اگر این دارو نبود، پدرم امروز در کنار ما نبود. شاید هزینه‌ها سنگین باشد، اما لبخند پدرم ارزش همه‌چیز را دارد.

این تجربه برای خانواده تنها یک حمایت مالی نبود، بلکه دریچه‌ای تازه به روی آن‌ها گشود. آن‌ها امروز باور دارند که جامعه هنوز سرشار از انسان‌هایی است که با کوچک‌ترین یاری می‌توانند زندگی دیگران را دگرگون کنند. پسر خانواده می‌گوید: گاهی یک تماس یا یک لبخند مددکاران سازمان داوطلبان هلال احمر برایمان به اندازه همان کمک مالی ارزش داشت. حس کردیم تنها نیستیم.

پدر خانواده امروز همچنان در مسیر درمان است؛ با وجود سختی‌ها، با امیدی که از پزشکان، پرستاران و هلال‌احمر، هر روز قدمی تازه برمی‌دارد. حضور گرم او در خانه برای فرزندان و نوه‌هایش بزرگ‌ترین هدیه است؛ هدیه‌ای که اگرچه بهایش سنگین است، اما با همدلی جمعی به دست آمده است.

نگارش و تنظیم: سمیه زرچینی

مشاهده ۱۷
/
۱۴۰۴/۰۶/۲۶- ۱۲:۳۳
/
0
چهارشنبه 26 شهریور 1404 - 12:33
متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است